باید از حوادث اخیر درس بگیریم/ رعایت حجاب با زور، واکنش منفی به همراه دارد
تاریخ انتشار: ۶ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۳۹۹۸۰۴
تابناک _ محسن رفیقدوست در تحلیل خود از حوداث و اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ با تأکید بر اینکه باید از حوادث اخیر درس بگیریم، میگوید: برخی احکام هستند که با زور واکنش منفی به همراه دارد؛ زن باید بداند که چرا باید پوشیده باشد نه اینکه به زور پوشیده باشد و ایجاد این آگاهی خیلی کار سختی نیست.
محسن رفیقدوست در گفتگویی به بررسی مهمترین حوادث سال اخیر پرداخته است:
با وقوع اعتراضات و حوادث تابستان و پاییز ۱۴۰۱، برخی ناظران وضعیت آن ایام را با بهمن ۵۷ که به سقوط نظام شاهنشاهی منجر شد مشابه دانستند و از خواست عمومی برای تغییر بنیادین در نظام سیاسی سخن گفتند، از دید شما وضعیت حکومت پهلوی در سالهای میانی دهه پنجاه چه تفاوتی با وضعیت امروز ایران دارد که نتایج مورد انتظار آن ناظران برآورده نشد؟
وضعیت امروز با آن زمان از هرجهت متفاوت است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یعنی جز اسلامیسازی ایران، مردم نسبت به مسائل اقتصادی یا اجتماعی روز اعتراضی نداشتند؟
امام پیش از اینکه از نجف به پاریس حرکت کنند در مصاحبهای تاکید داشتند که میخواهم اسلام را پیاده کنم. وقتی که امام بر ایران حاکم شدند، بر سه نکته تاکید داشتند یکی ایدئولوژی که همان اسلام بود، دیگری مردم که با این ایدئولوژی همراهی کردند و آخری رهبری که از اواخر سال ۵۶ هم این سه باهم در اختیار امام قرار گرفت. آقای ناصر میناچی به خود من میگفت که وقتی امام در پاریس بود به دیدارشان رفتم و گفتم شما اینجا نشستهاید و خبر ندارید مردم مثل برگ درختان در خیابان به خاک میافتند و امام هم باخونسردی جواب داده بودند مگر من گفتم مردم را بکشند؟ خب نکشند. من غیر از قالالله و قال رسولالله چیزی نمیگویم و مردم هم خودشان به میدان آمدهاند.
پس این مردمی که به میدان آمده بودند هیچ خواستهای جز پیادهشدن اسلام نداشتند؟
آنچه در انقلاب ما خیلی بارز نبود مسائل اقتصادی بود. اما بله؛ رفع تبعیضهای اقتصادی و جلوگیری از غارتگری مطرح بود اما نه اینکه مردم بگویند ما الان نان نداریم بخوریم؛ شعار انقلاب ما «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود. ما امروز هم به استقلال و آزادی به معنای کامل آن رسیدهایم. امروز در دنیا کشوری نیست که مثل ایران آزاد باشد و همه دشمنیها با ما هم سر همین است که الگو نشویم تا دیگر کشورها هم بدانند اگر انقلاب اسلامی کنند چه آزار و اذیتهایی به همراه خواهد داشت.
به «جمهوری اسلامی» هم رسیدیم؟
در جمهوری اسلامی معانی بسیار نهفته است. آنچه مورد نظر مردم بوده این است که وقتی میگوییم جمهوری اسلامی، قوانین اسلام در آن اجرا و عدالت اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در آن پیاده شود. ما در این یکی نتوانستیم آنچه خواست انقلاب و رهبری آن بود پیاده کنیم. مشکل هم همین است. البته دلیلش ایدئولوژی نیست، انقلاب نیست و مردم هم نیستند بلکه مقصر دولتهایی هستند که در چهل سال اخیر روی کار آمدهاند. امام راحل و رهبری انقلاب هم بر این نکته تاکید داشتهاند که دولت از اجرای امور اقتصادی فاصله بگیرد و آن را به مردم بسپارد اما این اتفاق رخ نداده است. همه دولتهایی که از زمان امام راحل تا الان بودهاند یا نتوانستهاند یا معتقد نبودند و الان هم درد مردم همین است. کشور ما غنی است اما بلد نبودیم از آن استفاده کنیم.
در ۱۵ سال اخیر شعارهای هرسالهای که رهبری انتخاب کردهاند اقتصادی بوده است و همه این ۱۵ سال هم دولتها به آن گوش نکردهاند. رهبری انقلاب به مجموعههای دانشبنیان هم تاکید دارند تا هرچه در کشور نیست اما نیاز ماست را تولید کنند ولی منافعی در دستگاههای دولتی وجود دارد که مانع از شکوفایی این امر میشوند چراکه اگر قرار باشد همهچیز در کشور تولید شود بسیاری از دکانها تعطیل میشود. امروز در بخش نسبتاً بزرگی از جامعه مشکل زندگی مردم مطرح است که این خواست و هدف انقلاب نیست. بخشی از آن به علت فشار خارجی و بخشی دیگر به علت بیتدبیری ماست. اگر میخواهند با سازوکاری این فشار را کم کنند خوب است اما چاره کار سپردن امور اقتصادی به مردم است. اگر دولت این کار را بکند، این بخش «جمهوری اسلامی» در شعار انقلاب که خوب پیاده نشده است، به نتیجه میرسد و عدالت اقتصادی و اجتماعی آن زمان تحقق پیدا میکند.
همانطور که اشاره کردید امروز بخشهای بزرگی از جامعه دغدغه معیشت دارند، چقدر این دغدغه و بروز و ظهور اعتراضی نسبت به آن میتواند یک امر هشداردهنده برای آینده جمهوری اسلامی محسوب شود؟
ما در چندین ماه گذشته در کشور با مشکلاتی مواجه بودیم اما اولاً شعارهای سردادهشده اقتصادی نبود، چیز دیگری بود. هرچقدر هم تلاش کردند کسانی که زیر فشار اقتصادی دارند را به صحنه بیاورند نتوانستند، برعکس وقتی نظام خواست عرض اندامی بکند اتفاقاً همانها آمدند که امروز سفرهشان کمرنگتر شده است. آنطور که از دستگیرشدگان اغتشاشات و خاستگاه آنان مطلع شدهایم، طبقات ضعیف جامعه بسیار کمتر در میان آنان حاضر بودند، بیشتر از مرفهان یا نیمهمرفهان جامعه بودند که به دنبال چیزهای دیگری هم میگشتند. ضمن اینکه هم تشتت درمیانشان زیاد بود و هم «سر» نداشتند. کسانی هم که تلاش میکردند بهعنوان «سر» مطرح کنند بدنام و فاسد بودند.
بله، اگر ما وضعیت را به حال خود رها کنیم، مردم عاصی میشوند. امروز بهطور قطع اگر طبقه حقوقبگیر اعم از کارگر و کارمند را جمع بزنیم ۳۵ میلیون از جمعیت کشور هستند که در عسرت قرار گرفتهاند و زندگی سختی دارند، ما فریاد میزنیم و میگوییم نباید به آنان بیتوجه باشیم. هرچند حالا دولت به دنبال مسکّنهایی برای آنان است و ما هم از آن حمایت میکنیم اما دولت باید خود را کنار بکشد و کار را به مردم بسپارد – در همهجای دنیا آنچه که فساد است از دولتهاست وگرنه تاجر از تاجر رشوه نمیگیرد. باید انقلابی در دولت و مجلس رخ دهد و هرچه را که به اجرای اقتصاد مربوط است به مردم بسپارند. اخیراً به دنبال فروش اموال مازاد دولت هستند اما این هم موقتی و مسکّن است، خود دولت باید کوچک شود.
من در سال ۶۱ به دولت رفتم. یک مسئله ملتی و دولتی مطرح بود که ۹ وزیر موافق بودند و ۹ وزیر هم مخالف، من هم نشسته بودم و نگاه میکردم. از من پرسیدند رای تو چیست؟ گفتم اگر میخواهید من هم رای بدهم جلسه بعد رایگیری کنید و از همانجا به جماران رفتم و خدمت امام رسیدم و گفتم من از اقتصاد در حد سخنرانی دانشگاهی و منبری یا خواندن کتاب میدانم و اقتصاددان نیستم اما سئوالم از شما این است که کشاورزی، صنعت و تجارت دست چه کسی باشد؟ دولت یا مردم؟ امام گفتند این سه و مسکن باید دست مردم باشد. من عرض کردم گندم را میآوریم و با ۹۰ درصد سوبسید، نان میکنیم و به دست مردم میدهیم، امام گفتند اگر مشکلی ایجاد نمیکند به مردم بسپارید. این سئوال و جوابها تکرار شد و امام یک جمله در پایان گفت که زندگی مردم را دست کارمند ندهید. الان ۴۰ سال است زندگی مردم دست کارمند است.
یعنی اگر این مشکلات اقتصادی که میگویید در سالهای آینده بهبود یابد، آیا اعتراضاتی که در سالهای ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ شاهد بودیم، در سالهای بعد دیگر تکرار نخواهد شد؟ بهویژه که خودتان هم اشاره کردید اعتراضات اخیر به مسائل اقتصادی ارتباطی نداشت و بیشتر بر جنبه فرهنگی و البته سیاسی متمرکز بود.
همه مشکلات کشورها یک زیربنای اقتصادی دارد که اگر آن حل شود، بقیه راحتتر حل میشوند. شما وقتی سخنان همین سردار شهید سلیمانی که یک سپاهی غیرتی بود را میشنوید میگوید این دختر بدحجاب هم دختر من است. چرا میگوید؟ چون یک سری احکام هستند که با زور واکنش منفی به همراه دارد. باید بداند که چرا باید پوشیده باشد نه اینکه به زور پوشیده باشد. این خیلی کار سختی نیست. من پیش از انقلاب رستورانهای دانشگاهها مثل تهران و علم و صنعت را اجاره کرده بودم و منظرهای را آنجا از جمعی از دختران دانشجو دیدم و دو - سه جلسه با آنان بحث کردم، البته توقع نداشتم که آنان بروند و چادر سرشان کنند اما با آن هیبتی که میآمدند و آنجا مینشستند، نیامدند. همهشان با شلوار میآمدند چون برایشان تشریح کردم که با این پوشش دارد چه کار میکند؟ حتی یکی از آنان آمد و به من گفت تو نترسیدی؟ گفتم از چی؟ گفت من دختر سرلشکر فلانی هستم. گفتم من اصلاً پرسیدم دختر چه کسی هستی؟ دختر هرکس که میخواهی باش. امام ایران را اسلامی کرد حالا اینکه چقدر ما توانستیم تبعیت کنیم با ما بوده است.
ولی به نظر میرسد با نگاهی به شرایط امروز جامعه، تاکید بر موفقیت امر اسلامیسازی هم میتواند محل بحث و مجادله باشد...
ما در ایدئولوژی، قانون و ضوابط اسلامی هستیم اما در اجرا فاصله پیدا کردیم که ما مقصریم، نه انقلاب و امام. یکی از کوتاهیهای نسل ما که از تیپ بازاریهای همراه با امام بودیم - والان بیستوچند نفرمان بیشتر باقی نماندهاند - این بود که باید آنچه از امام گرفته بودیم به نسل بعدی منتقل میکردیم. از همین جهت است معتقدم در کنار انقلاب در اقتصاد در فرهنگ هم نیازمند انقلاب هستیم.
در شرایط فعلی و باتوجه به مشکلاتی که به آن اشاره شد آیا بازنگری در قانون اساسی هم میتواند بهعنوان یک امکان برای حل برخی از مسائل محسوب شود؟
اگر بر فرض نیاز باشد ابزار آن موجود است. کشوری که امروز از نظر صنایع دفاعی در جایگاه بالایی قرار دارد و از جایی که در زمان جنگ محتاج اسلحه بود به جایی رسیده که ادوات دفاعی را صادر میکند، میتواند مشکلات دیگر را هم حل کند. البته از نظر من هم دشمن داریم و هم سوءمدیریت. باید از حوادث اخیر درس بگیریم. تعداد شهدای نیروی انتظامی از کشتههای این حوادث بیشتر است چراکه خواستیم به دنیا نشان دهیم این افراد به دنبال اصلاح نیستند و خرابکاری میکنند. البته بسیاری از این افراد هم متنبه شدند. بینشان جوانانی بودند که تحت تاثیر شرایط، شلوغ کرده بودند و نیازی نبود آزاد نشوند.
درسگرفتن از وقایع اخیر یعنی چه؟ دولت چه کند تا کار به جایی نرسد که اعتراضات مردم به خیابانها منتقل شود؟
بهانه را باید گرفت. هرچند این بار بهانه مشکلات اقتصادی نبود و از ابتدا هم چیز دیگری میگفتند. اما همین اندیشمندان و صاحبنظرانی که به بخشهای اقتصادی دولت معترض بودند چرا کاری نکردید تا مردم اینقدر تحت فشار نباشند، به شورای انقلاب فرهنگی هم گفتهاند چکار میکردید که اینهمه جوان با شما بیگانه هستند؟ این معنای درسگرفتن از رخدادهای اخیر است.
منبع : ایسنا
منبع: تابناک
کلیدواژه: عید نوروز سال 1402 سال مهار تورم و رشد تولید احمد سمیعی گیلانی دعای روز چهارم رمضان رفیقدوست حجاب اعتراضات 1401 عید نوروز سال 1402 سال مهار تورم و رشد تولید احمد سمیعی گیلانی دعای روز چهارم رمضان جمهوری اسلامی مردم هم دولت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۹۹۸۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دولت روحانی چگونه سفره مردم را کوچک کرد؟
دولت یازدهم و دوازدهم به ریاست حسن روحانی سفره مردم را کوچک کردند و دهه ۹۰ را به علت ناکارآمدیها و ترک فعلهای بیشمار با میانگین رشد اقتصادی ۰.۶درصد به پایان رساندند.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روزنامه ایران در گزارشی در اینباره نوشت: دهه ۹۰ به علت ناکارآمدیها و ترک فعلهای بیشمار دولت موسوم به تدبیر و امید از رشد اقتصادی محروم شد و میانگین رشد اقتصادی ۰.۶درصد به ثبت رسید. جهشهای شدید نرخ ارز و تورمهای مستمر بالا و تحقق تورم ۶۰درصدی، عدم تأمین واکسن در دوره کرونا، تشدید بیکاری در کشور، افت سرمایهگذاری خارجی، رشد فزاینده حجم نقدینگی و ثبت نرخ رشد نقدینگی ۴۰درصدی، تورم عدم ساخت مسکن و جهشهای قیمتی بخش ساختمان در دوره روحانی و کاهش درآمد سرانه ایرانیان در این دوره زمانی تنها لیست کوتاهی از خسارتهای دولت حسن روحانی است که این روزها وی از آنها به عنوان هدایایی برای دولت سیزدهم یاد میکند(!) وضعیت دولت تحویل داده شده توسط روحانی در سال ۱۴۰۰ در مقایسه با وضعیت پایان دولت دهم در سال ۹۲ نشان میدهد که روحانی میراثی از مجموعهای از ناکارآمدیها را برجای گذاشته است. در دولت احمدینژاد تورم ۳۸درصد، نرخ رشد نقدینگی ۲۹درصد و میانگین رشد اقتصادی ۲.۰۵درصدی تجربه شد که در مقایسه با وضعیت تحویل دولت روحانی به دولت سیزدهم، بهمراتب وضعیت بهتری بوده است. همچنین به لحاظ نابرابری، دولت روحانی کشور را در وضعیت نامطلوبی قرار داد؛ ضریبجینی به عنوان شاخصی برای سنجش نابرابری در دولت روحانی و عدم اتخاذ سیاستهای حمایتی از اقشار کمدرآمد روندی صعودی را طی کرد. در حالی که در دولت احمدینژاد به دلیل اجرای سیاست هدفمندی یارانهها شاخص نابرابری بهشدت در کشور کاهش یافت و توزیع درآمد نیز نسبتاً بهبود یافت.
بیتوجهی دولت روحانی به اصلاح اساسی ساختارهای اقتصاد باعث شد، کاهش تصنعی تورم با جرقه بازگشت تحریمهای آمریکا از بین رفته و دولت روحانی را رکورددار بزرگترین تورم دو دهه اخیر کند و باعث کوچک شدن سفرههای مردم شود.
در یک دهه گذشته تشکیل سرمایه و تولید ناخالص داخلی کشور با رشدهای پایین و بعضاً منفی روبهرو بوده است. نتایج عدم ثبات در شرایط اقتصاد کلان به دلیل ناکارآمدی و بیبرنامگی دولت گذشته در کاهش سرمایهگذاری و تولید و همچنین ترغیب فعالان اقتصادی به فعالیتهای سفتهبازانه در دهه ۹۰ قابل مشاهده است. بر اساس آمارهای بانک مرکزی، متوسط نرخ رشد یک دهه اخیر تشکیل سرمایه ثابت ناخالص کل، ماشینآلات و ساختمان طی دوره ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۰ بهترتیب معادل ۶.۹-، ۹.۱- و ۵.۲- درصد بوده است. البته بر اساس آمار بانک مرکزی سال ۱۴۰۱ میزان سرمایهگذاری یا همان تشکیل سرمایه ثابت ناخالص با رشد ۶.۷درصدی، رکورد این شاخص را زده است. موردی که روحانی همواره سعی داشت بر آن تأکید کند، بلد بودن زبان دنیا و نوید ارتباطات اقتصادی- سیاسی با جهان بود، اما فارغ از کارنامه سیاسی که مشخص شد بلد بودن زبان دنیا، تنها بلوف بود، دولت در این زمینه در حوزه اقتصاد رفوزه شد. شاهد این مدعا هم میزان سرمایهگذاری خارجی به روایت بانک مرکزی است. با آنکه میزان سرمایهگذاری خارجی در سالهای ۹۰ و ۹۱ در اوج تحریمهای نفتی و هستهای بیش از ۴میلیارد دلار در سال بود اما پس از برجام روندی نزولی به خود گرفت به طوری که سال ۹۵ به ۳میلیارد و ۲۲۳میلیون دلار و سال ۹۶ به ۲میلیارد و ۴۳۰میلیون دلار رسید. این عدد سال ۹۶ به رقم ناامیدکننده یکمیلیارد دلار هم رسید.
شاخص درآمد ملی سرانه، یکی از مهمترین مؤلفههایی است که برای نشان دادن وضعیت اقتصادی یک کشور به کار میرود و بهبود این شاخص بیانگر وضعیت مناسب خانوارها، بنگاههای اقتصادی و بخشهای مختلف است. درآمد سرانه در یک دهه اخیر از ۹.۲میلیون تومان در سال ۹۰ به ازای هر نفر در سال ۹۸ به ۸/۴ میلیون تومان (به قیمت ثابت سال ۹۰) کاهش یافته است. این یعنی درآمد مردم در یک دهه اخیر نهتنها افزایش نداشته که کاهش هم یافته است. مرکز آمار در حالی این ارقام را اعلام کرده که اصلیترین دلیل این بحران، تورم فزاینده سالهای اخیر بوده است.